اقتصاددان عاشق پیشه
استاد اتریشی تبار دانشگاه هاروارد، آموزش یافته نوکلاسیکهای اطریشی(فون ویزر و بوم باورک)، ستایشگر والراس، شارح و مفسر مارکس، قاری کتابهای ماکس وبر، ژوزف شومپتر(1) اقتصاددانی بزرگ و به اقوالی بزرگترین
نویسنده: دکتر باقر قدیری اصلی
استاد اتریشی تبار دانشگاه هاروارد، آموزش یافته نوکلاسیکهای اطریشی(فون ویزر و بوم باورک)، ستایشگر والراس، شارح و مفسر مارکس، قاری کتابهای ماکس وبر، ژوزف شومپتر(1) اقتصاددانی بزرگ و به اقوالی بزرگترین اقتصاددان بعد از کینز، یک نهادگرا و دگراندیش اقتصادی بود. او نه تنها اقتصاددان بلکه تاریخ دان، آمار شناس و ریاضی دان بود و در سال 1906 درجه دکترای حقوق را از دانشگاه وین گرفت و رساله در باب روشهای ریاضی در اقتصاد نظری منتشر کرد.
از 1925 تا 1935 در دانشگاه بُن تدریس کرد و در هنگام اوجگیری نازیها در آلمان جلای وطن کرد و به آمریکا رفت و در دانشگاه هاروارد به تدریس پرداخت.
شومپتر در همان سالی که کینز به دنیا آمد و مارکس از دنیا رفت چشم به جهان گشود. خودش نوشته است سه آرزو دارد، عاشق پیشه ای سرشناس، سوارکاری قابل و اقتصاددانی بزرگ بشود؛ لااقل به دو آرزویش برسد.
کتاب دو جلدی قطور او به نام نوسانهای تجاری و کتاب مشهور کاپیتالیسم، سوسیالیسم و دموکراسی و مخصوصاً کتاب یکهزار و پانصد و بیست صفحه ای تاریخ تحلیل اقتصادی او وی را در زمره اقتصاددانان بزرگ قرن ساخته است.
در حالی که نظرات والرس، بوم باورک و مارشا، استاتیک یا ایستا ارائه شده است تحلیلهای شومپتر بدون آنکه تحلیل استاتیک را که نقطه اوج آن تعادل عمومی اقتصادی است رها کند قسمت مهمی از تحقیقات خود را به طور تکامل سرمایه داری تخصیص داده است و از تحلیلهای استاتیک والراسی فراتر رفته تحلیل دینامیک نموده، بیشتر ذهن خود را به تحول اقتصاد سرمایه داری متمرکز کرده است. نظریه تحول اقتصادی او توضیحی در باب ادوار اقتصادی کوتاه مدت مبتنی بر نقش نوآوری در مرحله رونق از دورانهای اقتصادی است.
ابداع و نوآوری هنگامی صورت می گیرد که:
-کالای نویی ساخته شود، شیوه جدید تولیدی یا تجاری به منصه ظهور برسد مثلاً ماشین های جدید و بارآورتری اختراع شود یا اولین فروشگاه بزرگ تأسیس گردد یا اینکه بازار جدیدی برای فروش و مبادله به وجود آید یا اینکه منابع جدیدی از مواد اولیه کشف و استخراج شود و سازماندهی جدیدی از بازار صورت گیرد.
رشد اقتصادی فرآیند تدریجی افزایش تولید است. رشد اقتصادهای کاپیتالیستی از دیدگاه شومپتر بدون مطالعه ادوار تجاری قابل درک نیست. شومپتر سه نوع سیکل تجاری که با هم همزیستی دارند از هم متمایز می کند.
1- ادوار کوتاه مدت یا سیکل کیچن (2) که به طور متوسط تقریباً سه ساله است.
2- ادوار میان مدت معروف به سیکل ژوگلار (3) اقتصاددان فرانسوی که اول بار این نوع سیکل را که 8 تا 11 سال طول می کشد شناساند و آن مربوط می شود به نوعی نوآوری مثل ماشین لباسشویی، یخچال، موتورهای برقی و غیره...
3- دوره های دراز مدت معروف به ادوار کاندراتی یف(4) اقتصاددان روس است که اول بار به تحقیق ادوار تجاری دراز مدت پرداخته است. این نوع دورانهای دراز مدت به طور متوسط 55 سال طول می کشد که از دیدگاه شومپتر مربوط می شود به نوآوری و اکتشافات بزرگی مثل کشف یک منبع جدید انرژی مانند نیروی بخار، برق، راه آهن و غیره
مرحله رونق با کارفرمایان نوآور و مبتکر شروع می شود. کارفرمایان دینامیک و نوآور با طرح تولیدات جدید و بکار بردن ابتکارات، به امید سود بیشتر و ساخت ترکیبات جدیدی از وسایل تولید، ساخت و پاختهای نو و نقشه های جدید سودآورتر و اقداماتی می کنند که فعالیتهای بیشتر به وجود آورند؛ سرمایه گذاریهای جدید می کنند، اشتغالات جدید به وجود می آورند؛ سطح تولید را بالا می برند به این امید که سود بیشتری تحصیل کنند.
تعداد اینگونه کارفرمایان نوآور مبتکر و کارآفرین زیاد است. نوآوری کار ساده ای نیست که هر کس به آن دست بزند موفق شود. به دنبال آن کارفرما، کارفرمایان دیگری که خیال می کنند به طریق ابتکاری می توانند سود بیشتری به دست آورند دنبال نوآوری مبتکران مبتکر اولیه می روند و کارهای آنها را پیگیری می کنند، اقدامات مشابه می کنند؛ سرمایه گذاری می کنند، اشتغالات جدید به وجود می آورند و کم کم دیگران نیز به آنها تأسی می جویند، کسان دیگر هم وارد میدان می شوند؛ اول تعدادشان کم است و چون نوآوری را قابل دسترس می بینند بر تعداد آنها افزوده می شود و کار مبتکران را تقلید می کنند؛ وارد گود می شوند، سرمایه گذاری می کنند و شغلهای جدید به وجود می آورند و تولید را اضافه می کنند، هر قدر که تعداد تقلیدکنندگان بیشتر شود و هر قدر دوره تقلید بیشتر گردد فاز رونق اقتصادی طولانی تر خواهد بود.
مرحله رکود وقتی خواهد رسید که رونق به حد اعلای خود برسد؛ هجوم تولیدکنندگان مقلد موجب افزایش رقابت بیشتر با کارفرمایان مبتکر در تولید محصولاتشان می شود؛ با تولید بیشتر و رقابت با مبتکران در تولید و استفاده بیشتر از روش تولید آنها موجب افزایش فرآورده ها و گرایش قیمتهایشان به طرف تنزل خواهد بود و تنزل قیمتها باعث تنزل سود می شود و چون بازار اشباع گردد دیگر امکاناتی که ابتکارات جدید برای سود فراهم می کنند باقی نمی ماند و رکود آغاز می شود و رواج از رونق می افتد: (کم شدن سود به خاطر افزایش قیمت منابع تولید و رقابت محصولات و فرا رسیدن بازپرداخت وام باعث کم شدن سرمایه گذاری می شود و اقتصاد حالت انقباضی و رکود به خود می گیرد).
مرحله جدید رونق وقتی شروع می شود و اقتصاد دوباره وقتی به حرکت می افتد که ابتکارات جدید به وقوع پیوندد، نوآوریهای جدید بروز کنند و دوران تهییج و رونق اقتصادی تجدید گردد. نوآوریهای اقتصاد سرمایه داری، به طور دائم بهره برداریهای قدیمی را از بین می برد و نوعی جدید از بهره برداری به وجود می آورد و خلق جدید صورت می گیرد.
رونق، آشوب اقتصادی به وجود می آورد و فرآیند رکود گزینش صورت می دهد یا طوری دستچین و گزینش می کند که به تعادلی که با قبل تفاوت دارد می رسد - در نظام بازار آزاد و آزادی رقابت، سودهای به دست آمده طی دوران رونق و ضررهای دوران کسادی، از عناصر اصلی فرآیند اقتصادی است که نمی توان حذف کرد.
در کتاب کاپیتالیسم، سوسیالیسم و دموکراسی(1942)، شومپتر نشان می دهد که تحول کاپیتالیسم بنیان اجتماعی و فرهنگی جامعه سرمایه داری را از ریشه می کند و به استقرار سوسیالیسم منتهی می شود. منتها نتیجه گیری او یک نتیجه گیری مارکسیستی نیست و دلایلی که ارائه می کند دلایل اقتصادی مارکس نیست بلکه موفقیت نظام، تمرکز سرمایه، به قیمت از بین رفتن کارآفرینان فردی، ایجاد شرکت های بزرگ، تحول مالکیت از مؤسسات کوچک رقابتی به مؤسسات بزرگ انحصاری، وجود و گسترش تضادهای اجتماعی شدید تضاد منافع بین کارگران و کارفرمایان، رودرروئی سندیکاهای کارگری با سندیکای کارفرمایان، گسترش بوروکراسی و تقلیل سود به لحاظ روحیه نوآوری و کمتر خط پذیری کارفرمایان به لحاظ جدایی مالکیت از مدیریت، همه دست به دست هم داده در دراز مدت بنیان اجتماعی و فرهنگی و موقعیت اقتصادی طبقه سرمایه دار را دگرگون می سازد. مدیریت سوسیالیستی بنگاههای بزرگ که جانشین بنگاههای کوچک رقابتی شده اند، جای مدیریت سرمایه داری رقابتی را می گیرد.
آیا سوسیالیسم کارآمد است؟ می تواند عمل کند؟ و دوام دارد؟ پاسخ شومپتر مثبت است - سوسیالیسم از لحاظ اقتصادی می تواند تحت شرایطی موفق عمل کند و پیشرونده باشد ولی تردید دارد از اینکه سوسیالیسم بتواند با دموکراسی موافقت و سازگاری داشته باشد و از این جهت او مدافع نظام سرمایه داری باقی می ماند.
پی نوشت ها :
1. Joseph Alois Schumperer(1883-1950)
2. Kitchin
3. Juglar
4. Kondtratieff
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}